قسمتهای قبلی را بخوانید:
- دستگیری پس از نجات دنیا (قسمت اول)
- زوال (قسمت دوم)
- توسعه بدافزار (قسمت سوم)
- جبران (قسمت چهارم)
- واناکرای از راه میرسد (قسمت پنجم)
- قسمت ششم: مکافات عمل
- قسمت آخر: قضاوت
مکافات عمل
هاچینز بهسرعت اعترافی نصفهنیمه را با بازجوهای افبیآی، در میان گذاشت. چند دقیقه بعد از اینکه دو مامور افبیآی در اتاق بازجویی فرودگاه مککاران (McCarran)، ماجرای بدافزار کرونوس را مطرح کردند، هاچینز اعتراف کرد که در ایجاد قسمتی از این بدافزار دست داشته است. وی بهاشتباه مدعی شد توسعه این بدافزار را قبل از ۱۸ سالگی کنار گذاشته است. قسمتی از وجود هاچینز هنوز بر این باور بود که ماموران بهدنبال بررسی تواناییهای وی بهعنوان شاهدی برای تحقیقات بدافزار واناکرای هستند. قسمتی دیگر از وجود هاچینز نیز به این فکر میکرد که ماموران میخواهند با تهدید هاچینز، دسترسی به دامنه سینکهول واناکرای را بهدست آورند. هاچینز بدون اینکه وکیلی در اتاق حاضر باشد، با اضطراب به پرسشهای ماموران پاسخ میداد.
وقتی ماموران به وی نسخه چاپشده گفتوگوهای هاچینز با رَندی مربوط به سه سال پیش را نشان دادند، فکرهای خوشبینانه هاچینز نقش بر آب شد. در آن زمان هاچینز ۲۰ ساله به دوستش پیشنهاد داده بود تا نسخه کپی از بدافزار بانکی که در آن زمان توسعه میداد را در اختیار وی قرار دهد.
در نهایت لی چارتیِر (Lee Chartier) مامور موقرمزی که ابتدا به هاچینز دستبند زده بود، پیشنهاد شفافی به وی داد. لی چارتیر به هاچینز گفت: « مارکوس اگر با تو روراست باشم، این ماجرا هیچ ربطی به واناکرای ندارد». در این لحظه چارتیر حکم بازداشت هاچینز را برای انجام تهبکاریهای رایانهای و تجاوز به حقوق دیگران به وی نشان داد.
هاچینز با خودروی شاسیبلند مشکی افبیآی که شباهت زیادی به همان خودرویی داشت که وی را تعقیب میکرد، روانه زندان لاسوگاس شد. به وی اجازه تماس تلفنی داده شد. هاچینز به رئیسش، سلیم نینو، زنگ زد. سپس با دستبند به یک صندلی در اتاقی پر از دیگر زندانیان بسته شد. وی را در تمامی طول آن شبانهروز تنها گذاشتند. زمانی که هاچینز برای استفاده از سرویسبهداشتی اجازه میگرفت، وی را به سلولی میبردند که میتوانست روی تخت سیمانی دراز بکشد. این شرایط زیاد طول نمیکشید، زیرا پس از مدتی زندانی دیگری برای دسترسی به سرویسبهداشتی به این سلول میآمد و مارکوس را دوباره به صندلی در بین دیگر زندانیها میبستند.
مارکوس به جای خواب، در بیشتر این ساعتهای طولانی به آیندهاش فکر میکرد. چندین ماه باید بازداشت میبود. در نهایت نیز برای چندین سال روانه زندان میشد. وی هشت هزار کیلومتر از خانهاش دور بود. این شب، تنهاترین شب در طول عمر ۲۳ سالهاش بهحساب میآمد. در این بین صحبتهایی برای مصونسازی هاچینز در جامعه هکرها به راه افتاده بود. ناگفته پیداست که هاچینز در بازداشت از این صحبتها کاملاً بیخبر بود. بهدنبال تماس هاچینز با نینو، نینو به اندرو مَبیت (Andrew Mabbit) خبر داد. اندرو یکی از دوستان هکر هاچینز در لاسوگاس بود. مبیت اخبار را به خبرنگاری از پایگاه خبری وایس (Vice) رساند و ماجرا به توئیتر کشیده شد. دیری نپایید که شخصیتهای مهم توئیتر جانب هاچینز را گرفتند و از وی بهعنوان هکر قهرمانی یاد کردند که خودش را فدای اینترنت کرده است.
بعضی از کاربران نیز به این فکر افتادند که افبیآی، در ادامه تحقیقات برای حمله واناکرای، بهاشتباه هاچینز را بازداشت کرده است. در هیچ زمانی به اندازه ماجرای بازداشت هاچینز، جامعه هکرها به این حد عصبانی نشده بود. در این بین افرادی هم بودند که باور داشتند هاچینز بدافزار واناکرای را توسعه داده است. آنها فکر میکردند پس از اینکه اوضاع از کنترل هاچینز خارج شده، وی سوئیچ نابودی واناکرای را فعال کرده است. این نظریه ۸ ماه بعد کاملاً منتفی اعلام شد، زیرا دادگستری آمریکا یک هکر کرهای را بهعنوان یکی از افرادی که در حمله واناکرای دست داشت، بازداشت کرد. با این حال، بیشتر اعضای جامعه هکرها با هاچینز همدردی میکردند.
روز بعد، پیتر هیتون جونز یکی از کارمندان پارلمان بریتانیا در منطقهای که هاچینز در آن زندگی میکرد، با صدور بیانهای نگرانی و شگفتی خود را از بازداشت هاچینز ابراز نمود. او در این بیانیه دستاوردهای هاچینز در جلوگیری از حمله واناکرای را ستود. هیتون جونز در این بیانیه تاکید کرد هممحلیهای هاچینز در ایلفراکمب وی را از نزدیک میشناسند و جامعه سایبری از اتهاماتی که به او وارد شده، شگفتزده هستند. مبیت، هاچینز را در جلسه مشخص کردن وثیقه در دادگاه محلی پیدا کرد. پس از اینکه هاچینز شبانهروزی دشوار را در زندانی شلوغ گذرانده بود، برای وی مبلغ ۳۰ هزار دلار وثیقه صادر شد. رایانهها و گوشیهای همراه هاچینز نیز توسط پلیس ضبط گردید. هاچینز برای پرداخت وثیقه به حساب بانکی دسترسی نداشت. به همین دلیل تُور اِکِلند (Tor Ekeland)، وکیل مدافع معروفی که در پروندههای هکرها شهرت داشت، موافقت کرد تا بهصورت قانونی شرایطی را برای دریافت پول فراهم کند. دیری نپایید که سیلی از پول برای کمک به هاچینز روانه شد. در بین این کمکهای مالی، شماره کارتهای سرقت شدهای نیز وجود داشت. به همین دلیل اِکلند درخواست کمکهای مالی را مسدود کرد و تمامی مبالغ را به صاحبان آنها بازگرداند.
با این حال حسننیت جامعه هکرها به هاچینز از بین نرفت. روزی که وی بازداشت شد، گروهی از حرفهایهای دنیای امنیت سایبری با نامهای تارا ویلِر و دِویانت اُولام (Tarah Wheeler and Deviant Ollam)، از سیاتل به لاسوگاس پرواز کردند. این زوج که بهتازگی ازدواج کرده بودند، در آن عصر یکشنبه، با مبیت، دوست هاچینز صحبت کردند. مبیت آنها را در جریان مشکلات مالی هاچینز برای پرداخت وثیقه قرار داد. ویلر و اولام تاکنون هاچینز را از نزدیک ندیده بودند. گفتوگوهای آنها به چند پیام در توئیتر خلاصه میشد. با این حال آنها بهخوبی از روال کار دادگستری آمریکا در برابر هکرهای جوان باخبر بودند و میدانستند که ماجرای هاچینز ممکن است ختمبهخیر نشود. ویلر، هاچینز را نخبهای از یک کشور بیگانه میدانست که در بازداشتگاه فدرال گیر افتاده است. به گفته ویلر، هاچینز در آن روز با قهرمانی که جامعه هکرها وی را قلمداد میکردند فاصله زیادی داشت. هاچینز تکوتنها گیر افتاده بود و کسی به وی کمک نمیکرد. بخشی که ویلر در شرکت بزرگ سیمانتِک (Symantec) در آن مشغول به کار بود، بهتازگی تعطیل شده بود. به همین دلیل بهعنوان پایان خدمات در سایمانتک، پاداشی ۵ رقمی به ویلر تعلق گرفته بود. ویلر و اولام میخواستند این پول را برای پیشپرداخت خرید منزل هزینه کنند؛ با این حال از خرید خانه صرفنظر کردند و تصمیم به پرداخت وثیقه هاچینز گرفتند.
در عرض ۲۴ ساعت پس از ترک لاسوگاس، ویلر و اولام دوباره به لاسوگاس بازگشتند. آنها دوشنبه عصر، کمتر از ۹۰ دقیقه قبل از ساعت ۴ که تعطیلی دادگاه بود، مراحل پرداخت وثیقه را در دادگاه آغاز کردند. اگر ویلر و اولام بهموقع نرسیده بودند، هاچینز یک شب دیگر را در بازداشت بهسر میبرد. آنها از فرودگاه بهسرعت سوار تاکسی اینترنتی لیفت شدند تا به بانک بروند. از کارمند بانک یک چک ۳۰ هزاردلاری، همانطور که دادگاه درخواست کرده بود گرفتند. اکنون فقط ۲۰ دقیقه تا قبل از ساعت اداری دادگاه زمان داشتند. ویلر کفش مجلسی گوچی پوشیده بود. وی کفش را از پایش درآورد و با پای برهنه شروع به دویدن بهسمت دادگاه کرد. در آن زمان تابستان بود و خیابان، آسفالت سوزانی داشت. آنها در حالی که خیسعرق بودند، کمتر از ۱۰ دقیقه مانده به ساعت ۴، خودشان را به مرکز تحویل وثیقه دادگستری رساندند. ویلر پس از دریافت تایید چک وثیقه، با دست به خودرویی غریبه اشاره کرد تا نگه دارد. وی توانست راننده خودرو را راضی کند تا او را به دادگاه برساند. ویلر دقیقاً در ساعت 4:20 دقیقه، قبل از اینکه کارمندان دادگاه را تعطیل کنند وارد شد. وی تایید چک وثیقه را به کارمند دادگستری نشان داد تا بتواند مارکوس هاچینز را از بازداشت رها کند.
هاچینز پس از آزادی راهی عمارتی شد که در آن هکرها انتظارش را میکشیدند. در کنار هکرهایی که برای کمک به وی در این عمارت جمع شده بودند، دو وکیل کهنهکار با نامهای بریان کِلین (Brian Klein) و مارسیا هافمَن (Marcia Hofmann)، دفاع از هاچینز را بدون دریافت دستمزد برعهده گرفتند. هاچینز در جلسه دادگاه اظهار بیگناهی کرد. قاضی نیز موافقت کرد که او تحت بازداشت خانگی در لسآنجلس قرار بگیرد. دفتر وکالت کلین در لسآنجلس قرار داشت. در عرض دو ماه بعد، وکلا توانستند مدت بازداشت هاچینز را کاهش دهند. آنها همچنین اجازه آزادی هاچینز از بازداشت خانگی را گرفتند. پابندی که برای زیرنظر گرفتن موقعیت مکانی هاچینز به وی بسته شده بود نیز با دستور قاضی باز شد. خبر لغو محدودیتهای پیش از محاکمه هاچینز زمانی به وی رسید که بههمراه دوستانش در مهمانی کنار ساحل مشغول خوشگذرانی بود. وی این دوستان جدید را در کنفرانس شِلکان (Shellcon) لسآنجلس پیدا کرده بود.
شرکت کریپتو لاجیک به هاچینز مرخصی بدون حقوق داد. هاچینز نیز از این موقعیت استفاده کرد تا به ورزش دلخواهش، موجسواری بپردازد. او هر روز مسیر ساحلی اقامتگاهش را تا ملیبو (Malibu) رکاب میزد. با این حال هنوز عمیقاً افسرده بود. هاچینز درآمدی نداشت و پساندازش روبهپایان بود. از طرف دیگر ماجرای دادگاه هنوز بهپایان نرسیده بود و ممکن بود سالها به زندان بیفتد. هاچینز میدانست که بهرغم تلاشهای قهرمانانهاش برای نابودی حمله واناکرای، کارهای تبهکارانهای نیز انجام داده بود.
اولین کاری که هاچینز پس از دسترسی به اینترنت انجام داد، بررسی توئیتر بود. کاربران توئیتر در ماههای گذشته دائم افبیآی را خطاب قرار میدادند که هاچینز را بهاشتباه دستگیر کرده است. با این حال عذابوجدان دست از سر هاچینز بر نمیداشت. او به اندازهای از همکاری برای توسعه بدافزار کرونوس پشیمان بود که میخواست این ماجرای تبهکارانه را در بلاگ Malwaretech منتشر کند. ناگفته پیداست که وکلای هاچینز، وی را از انجام چنین کاری منصرف کردند. بسیاری از هواداران هاچینز ادعای بیگناهی وی در دادگاه را دلیلی بر معصومیت وی دانستند؛ با این حال هاچینز به این دلیل ادعای بیگناهی کرده بود تا از این طریق راهی برای مذاکره با دادگاه پیدا کند. طرفداران مارکوس دهها هزار دلار به یک حساب بانکی جدید که برای کمک به هاچینز افتتاح شده بود کمک کردند.
جِیک ویلیامز (Jake Williams)، هکر سابق NSA، قبول کرد که بهعنوان شاهد متخصص در دادگاه بهنفع هاچینز شهادت دهد. تارا ویلر و دِویانت اُولام، تقریباً به پدرخوانده و مادرخوانده هاچینز تبدیل شده بودند. آنها بههمراه هاچینز برای برگزاری جلسههای دادگاه به میلواکی پرواز میکردند. از طرف دیگر مراقب هاچینز بودند تا زندگی در لسآنجلس به وی بد نگذرد. در این بین هاچینز احساس میکرد که شایستگی این رسیدگیها را ندارد. مارکوس بر این باور بود که اطرافیان بهدلیل آنکه فکر میکنند بیگناه است به او کمک میکنند. بسیاری از پشتیبانهای هاچینز نیز پس از گذشت حدود یک ماه از بازداشت وی، او را تنها گذاشتند.
برایان کِربز، بلاگر امنیت سایبری، نقبی به گذشته هاچینز زد و سرنخهایی از پستهای قدیمی وی در هکفروم (HackForums) پیدا کرد. این سرنخها برملا میکرد که هاچینز در گذشته برای خودش کاروکاسبی میزبانی سایتهای غیرقانونی راه انداخته بود. همچنین مشخص شد هاچینز در توسعه و نگهداری باتنتها و بدافزارها دست داشته است. در این سرنخها اثری از بدافزار کرونوس (Kronos) مشاهده نمیشد. بهرغم افشا شدن این اطلاعات، بسیاری از طرفداران و دوستان هاچینز از حمایت او دست نکشیدند؛ آنها بر این باور بودند که انسان بهلحاظ اخلاقی موجودی پیچیده است. به گفته ویلر، تمامی کارهای خوبی که انسانها انجام میدهند یا به دلیل کار بدی است که قبلاً انجام داده یا اینکه اطرافیان با انجام کارهای خوب میخواهند دیگران را از تکرار کارهای بد برحذر دارند.
با این حال، هاچینز همچنان دچار عذابوجدان شدید بود. منزوی شده بود و به خودکشی فکر میکرد. احساس گناه لحظهای دست از سر هاچینز بر نمیداشت. در بهار ۲۰۱۸، حدود ۹ ماه پس از بازداشت هاچینز، دادگاه پیشنهادی به وی داد. با برملا کردن اطلاعات دیگر هکرهای تبهکار و توسعهدهندگان بدافزار، دادگاه به هاچینز وعده داد تا از مجازات زندان صرفنظر کند. هاچینز در ابتدا برای چنین معاملهای مردد بود. او اطلاعات دقیقی درباره هویت وینی، هدف اصلی ماموران، در اختیار نداشت.
از طرف دیگر برای اینکه از عواقب کارهای خودش نجات پیدا کند، خبرچینی را بهلحاظ اخلاقی کار درستی نمیدانست. این معامله با دادگاه، تخفیفی در مجازات وی بهدنبال داشت، با این حال سابقه هاچینز در دستگاه قضایی ایالات متحده ثبت میشد تا دوباره نتواند به آمریکا بازگردد. جوزف استادمولِر، قاضی پرونده هاچینز، ید طولایی در صدور مجازاتهای پیشبینینشده داشت. این قاضی گاهیاوقات به توصیههای ماموران پرونده درباره متهم گوش میداد و بعضی مواقع نیز بدون توجه به توصیههای ماموران، حکمهای سنگینی صادر میکرد؛ به همین دلیل هاچینز پیشنهاد معامله با ماموران را رد کرد و چشمانتظار حکم نهایی دادگاه ماند.
چیزی نگذشت که ماموران با چندین اتهام جدید، هاچینز را بیشتر تحت فشار قرار دادند. ماموران مدعی شدند که هاچینز در بازجویی اولیه، اطلاعات نادرستی در اختیار آنها قرار داده است. ماموران در مجموع ده اتهام به هاچینز وارد کردند. هاچینز و وکلایش بهخوبی دریافتند که فشار بیشتر ماموران به این دلیل است که با آنها همکاری نکرده. این شرایط باعث شد تا هاچینز دستآخر در آوریل ۲۰۱۹، قبل از محاکمه، با ماموران به توافق برسد. توافق جدید نسبت به معاملهای که قبلاً به هاچینز پیشنهاد شده بود، خطر بیشتری داشت. پس از گذشت حدود یک سال و نیم از کلجنار رفتن با ماموران، آنها موافقت کردند که از دادگاه درخواست حبس برای هاچینز نداشته باشند. مارکوس هم قرار شد به دو اتهام از مجموع ده اتهام وارده توسط ماموران اعتراف کند. بسته به نظر قاضی، هاچینز ممکن بود به ۱۰ سال زندان و پرداخت نیم میلیون دلار جریمه محکوم شود.
هاچینز در کنار جرمهایی که برعهده گرفت، اعترافات نصفهنیمهای را در وبسایت خودش منتشر کرد. این اعترافها توسط وکلای هاچینز تأیید شده بود. هاچینز در این وبسایت اعتراف کرد که دو اتهام وارده به وی برای توسعه بدافزار را در سالهای گذشته قبول دارد. وی مدعی شد که از انجام این کارها پیشمان است و مسئولیت کامل اشتباههای خودش را برعهده میگیرد. سپس برای پایان دادن به عذاب وجدانی که داشت، توئیت صادقانهای منتشر کرد. هاچینز در این توئیت توضیح داد بهلطف آموزشهایی که در دنیای هکرهای کلاهسیاه دیده است، توانسته در نقش هکری کلاهسفید جلوی تهدید حمله واناکرای را بگیرد. هاچینز در این توئیت تأکید کرد که رفتار بد یک هکر باید بهعنوان ابزاری برای رفتارهای خوب وی در آینده در نظر گرفته شود.
وی در این توئیت تأکید کرد باوری اشتباه در دنیای امنیت نرمافزاری وجود دارد که بر اساس آن برای حرفهای شدن در این رشته باید در بین هکرهای تبهکار حضور پیدا کرد. به گفته هاچینز این باور صحت ندارد. کاربران میتوانند تمامی روشهای امنیت نرمافزار را بهصورت کاملاً قانونی فرار بگیرند. هاچینز توئيت خود را با توصیه کاربران به حضور داشتن در قسمتهای مثبت دنیای هکرها بهپایان رساند.
قسمت آخر اعترافات مارکوس هاچینز را بخوانید:
از تجربههایتان بنویسید تا به دیگران کمک کند:
- اگر در مورد هک شدن کامپیوتر یا گوشی همراه خود تجربهای دارید، در بخش دیدگاهها با دوستان دیگر به اشتراک بگذارید.
- نظرتان در مورد این مقاله هم میتواند جالب باشد. برای دیگران بنویسید.
به این مطلب چند ستاره میدهید؟(امتیاز: 4.6 - رای: 9)
- منبع: wired
- مترجم: محمد کاملان